معنی از بنادر نروژ
حل جدول
لغت نامه دهخدا
بنادر. [ب َ دِ] (ع اِ) ج ِ بندر. (آنندراج) (غیاث اللغات). ج ِ عربی بندر. چنان که بنادر فارس. (یادداشت مرحوم دهخدا). بندرها. شهرهای واقع در بندر. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به بندر شود.
نروژ
نروژ. [ن ُرْ وِ] (اِخ) مملکتی در نیمه ٔ غربی شبه جزیره ٔ اسکاندیناوی. از شمال به اقیانوس منجمد شمالی، از جنوب به دریای شمال، از مشرق به کشور سوئد و از مغرب به اقیانوس اطلس محدود است. جمعیت آن در سال 1953 م. 3375000 نفر بود (در هر کیلومتر مربع ده نفر). اهالی نروژ از نژاد ژرمن و زبانشان نیز شعبه ای از السنه ٔ ژرمنی است و اغلب مذهب پرتستان دارند.حکومت آن مشروطه ٔ سلطنتی است. پایتخت آن شهر اسلو است با جمعیتی در حدود پانصدهزار تن. شهرهای مهمش عبارت است از: برگن، تروندهِیم، استاوانگر. صادرات نروژ چوب های جنگلی و کاغذ و ماهی و لبنیات است. واحدپولش «کرون » نام دارد.
بنادر جنوب
بنادر جنوب. [ب َ دِ رِ ج َ] (اِخ) مجموع بندرهای ایران در ساحل خلیج فارس و بحر عمان، شامل بندرعباس، بندر بوشهر، بندر لنگه، بندر جاسک، چاه بهار، دیلم، کواتر. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به خلیج فارس و رجوع به ذیل هر یک از کلمات فوق شود.
بنادر خلیج فارس...
بنادر خلیج فارس.[ب َ دِ رِ خ َ ج ِ] (اِخ) رجوع به خلیج فارس شود.
فرهنگ عمید
بندر
مترادف و متضاد زبان فارسی
بندرها، لنگرگاهها، شهرهای ساحلی
فرهنگ فارسی هوشیار
(تک: بندر) پارسی تازی شده بندرها (اسم) جمع بندر بندرها شهرهای واقع در کنار دریا.
فارسی به عربی
نرویج
فارسی به انگلیسی
Norway
واژه پیشنهادی
دریای نروژ
معادل ابجد
1521